×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

love center

× عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی عشق داند که دراین دایره سرگردانند
×

آدرس وبلاگ من

antiboy.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/antiboys1

هوای مسموم نبودنت....

زیر سنگینی بار معصیت خم می شویم

روی دوشت کوله باری مملو از غم می شویم

انتظار  ِ انتظار از ما نداری، وای ِ ما

پرده برداری شود ، رسوای عالم می شویم

گرچه می دانم چرا دلواپسی آقا! ولی

غصه ی ما را نخور، یک روز آدم می شویم

ما که با خشکیدگی چشمه های چشممان

روضه ی جدت که باشد مثل زمزم می شویم

ما عزاداران بیتابی که دیگر سالهاست

طی نگشته، باز دلتنگ محرم می شویم

بامداد جمعه ها شادیم چون شاید ظهور...

باز هم تا شب نمی آیی و درهم می شویم

دوستت داریم اما حیف عاشق نیستیم

بعد از این عمری اگر باقی ست  کم کم می شویم

 

                            

آنچه به زندیگی معنا می بخشد ...

نه در چشمان بی هویت هرزگی یافت می شود ...

و نه در دستان بی پروای شهوت !

" دوست داشتن"

به واقع والاتر از آن است که با عرضه کردن خویش به آدمیان

                    خویشتن را از اعتبار ساقط کند...!

آرام و بی صدا .. خودش را لابه لای آغوش های بی نیاز جا می کند ..

و آنقدر انتظار می کشد ...

تا یک نفر بیاید و درست به اندازه ی همان یک دانه آغوش بشود!

آنقدر " نجابت" دارد که اگر آن " اوی مفرد غائب" هرگز نیامد...

خودش را به هیچکس نفروشد ...

خودش را هیچ وقت عرضه نکند...

خودش را برای خودش همیشه گرم نگه دارد!

نمی دانم کدام قسمت این تفکرات با " واقعیت" و البته نه " حقیقت" همخوانی دارد ..

تنها دارایی ام ...

یک " نجابت دوست داشتن " است ...

که آن را یک جا تقدیم به خودت می کنم ...

 

 

 باید زمان را  عقب بکشم ...

تا برگردم ... درست به زمانی که ...

"انسان" ...

میان هجوم مکرر درد ...

منسوخ شد!

خط بطلانی که روی "اندیشه" نقش بست ...

درست شبیه همان خطی بود که مرز را  ...

میان هابیل و قابیل ترسیم کرد !

و مرگ هابیل های پی در پی ....

به ابتذال نسلمان افزود !

...

چه احمقانه ... سکوت کردیم

و چه ساده لوحانه ... به چشم های مسخ شده ی "رنج" خیره شدیم!

و اما چه بی بهانه ...

خویشتن خویش را ... به "تقصیر"هایمان ... رضا دادیم!

...

و ای وای از این هنجار های ِ  شکستنیِ تمسخر آمیز!

این چهارچوب های بی در و دیوار ...

این عبور های ممنوعِ شلوغ...

...

میان هجوم این همه واژه مچاله شده ام ...

میان این همه حرفهای نابی که دست اول ...

داغ داغ ... میپاشد به در و دیوار دلم .. و سرخ می شود موجودیت این  "من"...

...

 زندگی در دنیایی که ...

هر آینه سادگی ات را پای حماقتت می گذارند ...

صادقانه بگویم ... احمقانه  است !

...

حالا به جایی رسیده ام که به احترام قدم های سرد "درد" .... قیام میکنم!...

 

ت.ن.ه.ا.م...

یه جمله ی کلیشه ای  ...

بدون حتی یه واژه کم یا زیاد...

فقط تنهام!

نه احتیاجی به این زمان مسموم دارم واسه جون گرفتن...

نه نیازی به ترحم این فضای زهرآلود...

یه لحظه های گنگ و مبهمی هم هست ؛

که گاهی ...بیخود و بی جهت ... بی هوا میان وسط زندگیم!

تنهایی من ...

مفهومش این نیست که کسی باید باشه ...

یا کسی نیست .... که ....!

نه!

راستش ...

"فکرم " تنهاست ...

افکاری که گاهی هیچکسی درکشون نمیکنه !

واژه هایی که انگار باقی مانده ی هجوم این قوم تاتاری باشن...

دردهایی که ....

            از سر به نیست شدنِ ... نَفَس هام .... ساطع میشن!

ناشی گری های این دل دیووونه ...

دیوونگی هایی که  گاهی حتی خودمم نمیفهمم!

بلاهایی که آسمونی نیستن... ولی به حقّ النفسِ   من ...

                                                                     مدام اضافه میکنن!

راستش ...

یه جورایی ....

"خوب بودنم"

ته کشیده!

همین!!

 

 

 

مهدي جانم:

تمام خاك را گشتم به دنبال صداي تو / ببين خالي است روي لحظه هايم جاي پاي تو

اگر كافر اگر مومن به دنبال تو مي گردم / چرا دست از سر من بر نمي دارد هواي تو

دليل خلقت آدم,نخواهي رفت از يادم / خدا هم در دل من پر نخواهد كرد جاي تو

صدايم از تو خواهد بود اگر برگردي اي موعود / پر از داغ شقايق هاست آوازم براي تو

تو را من با تمام انتظارم جست و جو كردم / كدامين جاده امشب مي گذارد سر به پاي تو

نشان خانه ات را از تمام شهر پرسيدم / مگر آن سوتر است از اين تمدن روستاي تو

                                 

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

  

                                              چه بغض ها که درگلو رسوب شد نیامدی

 

خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن

        

                                     خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

 

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه                                      

                                                 ولی برای عده ای چه خوب شد، نیامدی

  

 تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

  

                                           دوباره صبح،ظهر، نه!غروب شد نیامدی

  
 

انتظار انتظار باز هم انتظار چه صبورانه می آموزم انتظار بی حاصل آمدنت را ....

                                         

 

 

غریبی مهدی (عج) فاطمه ........

مهدی فاطمه مثل حسین فاطمه غریبه مثل حسین فاطمه مظلومه

حسین (ع)سیدالشهداست درست  به مظلومیت شهیدش کردن درست  اما امام حسین ابوالفضل داشت امام حسین علی اکبر داشت قاسم داشت .علی اکبر وقاسم امام زمان کیه؟! حجت بن الحسن کیو داره دلشو خوش  کنه ؟من وتو عباس امام زمانیم؟؟ ؟از پیغمبر تا تولد امام زمان ۲۵۵ سال طول کشید تا اول امامت حضرت مهدی ۲۶۰ سال ۱۳ معصوم مظلومیت شون ۰ ۲۶ساله. اما امام زمان ۱۳۷۰ ساله غریبه آیا کسی سراغ مهدی را میگیره کسی به فکر امام زمان هست ؟۲۴ ساعت از همین شبانه روز گذشت از دیشب تا حالا چند بار به فکر امام زمان بودیم؟امام زمان دلشو واسه کی خوش کنه؟؟! شیعه امام زمان چرا این همه گناه میکنه؟ چرا دل ها وچشمها آلوده شده ؟چرا شکمها از حرام پر شده ؟چراخیلی ها ربا خور و نزول خور شدن؟راحت سرهم کلاه می زارن  خیانت می کنن حق همدیگرو ضایع می کنن حق همدیگرو می خورند یه آبم روش.. امام زمان از دست من و تو دلش خونه .مهدی (عج) فرمود شما گناه میکنید من شب تا صبح گریه میکنم میگم به خاطر من مهدی ببخشش ..!

مهدی (عج) برای ما گریه میکنه چرا ما نباید برای مهدی گریه کنیم اونایی که نماز نمی خوانن و یا اصلا تفکر نماز تو ذهنشون نیست چطور میتوانند بگن شیعه امام زمان هستند اونایی که نه اهل نماز و نه اهل خدا هستند نه حدوحدود خدا نه حرام وحلال  سرشون می شه  یابدترازهمه می دونن وبراشون مهم نیست چطور خودشونو شیعه مهدی میدونن آیا این قلب امام زمان را ناراحت نمی کنه؟؟!

دختر شیعه که با مانتو کوتاه  میاد حالا دیگه چادور تمام شده با شلوار و بلوز تنگ ویه تکه پارچه نمادین  روسرش میاد تو جامعه.. کجاست حیا؟ اگه نصفه حیا یی بود الان دیگه اون نصفه حیا هم دیگه نیست  دختروپسری که با چشماش هرزگی میکنه وازهیچ رابطه حرامی دریغ نمی کنه  این دختروپسربه اصطلاح  شیعه قلب امام زمان را ناراحت نمیکنه؟! این زنی که هفتاد قلم آرایش میکنه امام زمانو ناراحت نمیکنه؟! امام زمان از دست کی دلش خونه ؟!از دست من و شما دلش خونه...کاش! توبه کنیم  ..گریه کنیم برای امام زمان انقدر گریه کنیم تا اونجا که قلب مهدی را بدست بیاریم تا اونجا گریه کنیم که امام زمان برای گریه هامون ترحم کنه. اونایی که نماز می خوانند چرا نماز هامون بوی امام زمان را نمیده ؟تا حالا چند تا دعا برای برای ظهور مهدی (عج) کردیم؟چقدربرای زمینه ظهورش تلاش  کردیم؟ کاش کمی از این آرزوهای بزرگ وناتمام دنیوی رو از دلمون بریزیم بیرون یه آرزومون هم برای امام زمان باشه امام زمان در دل ما غریبه تو  خونه ما غریبه. به دختراوپسرامون اللهم کن لولیک یاد دادیم اما تمام شعر هایی که تو تلویزیون میبینه حفظه تمام خواننده هاو رقاص هارا میشناسه  تما م آهنگ هاشون رو حفظه تمام فوتبالیست ها رو میشناسه همه حواسش رفته تو این جعبه جادویی  و... ولی به عنوان یک شیعه حتی نمی دونه اسم مادر امام زمانش نرگس بوده یا نرجس آیااین امام زمانش رو می شناسه؟!!..

آیا پرسیدیم این جمعه چه خبر از امام زمان ؟پرسیدیم ازخودمون  واقعا پسر فاطمه کجاست؟!

آیا این دختروپسرهای شیعه شناسنامه ای که چندگرم پارچه اضافه  داره رو تنشون سنگینی می کنه  وفقط  تشنه ی آزادی وبرهنگی اندآیا اصلن اعتقاد به امام زمان دارن؟!خبر دارن امام زمان کیه؟اسمش چیه؟ قراره کی بیاد وبرای چی نمیاد؟آیامی دونن که ریشه ی همه بدبختیهاشون چیه وراه نجاتشون کیه؟! آیا واقعا جامعه ی ما بااین اوصاف منتظریک منجیه؟!ودردآورتر اینکه عده ای هم هستند  که  ادعای شیعه بودن  می کنن وبااصطلاح اهل نمازوروزه و ختم قرآن واهل بیتی انداما قرآن واحکام اسلام رو باعقل ناقص خودشون تفسیر می کنند

تواین دنیای پراز ظلم وفساد اون عده ای هم که دوست دارن شیعه ی واقعی  باشن چراباید این اکسیژن مسموم رو تنفس کنن؟!چرااعتقادها انقدر سست شده  تواین هوای مسموم گناه  که هیچکس منتظرواقعی نیست  امام زمان کجابیاد؟!!وقتی تو کل  این کره خاکی هنوز313شیعه ی حقیقی پیدانشده امام زمان بخاطر کی بیاد؟!!..

بله! امام زمان دلش  ازهمین  خونه!

من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم

از آن روزی که اربابم شودبیمار میترسم

رها کن صحبت یعقوب و دوری زن و فرزند

من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم

همه گویند این جمعه بیااما درنگی کن

از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم

            

تو روایت هست هر کس تو نمازاللهم کن لولیک بخونه ۹۰ چیز گیرش میاد (منبع کتاب معود نامه و یا الف بای مهدویت ) شما وقتی دست بلند میکنید  میگید اللهم کن لولیک امام زمان دستشو بالا میگیره میگه به خاطر من هر چی میخواد بهش بده خدایا امروز روز خوشی برایش باشه امروز کمکش کن گناه نکنه .............................

    برای خشنودی امام زمان(عج) صلوات بفرستید.   

 

اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه

 

دوشنبه 3 تیر 1392 - 1:16:11 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 11 تیر 1392   9:51:52 AM

باعرض خوش آمدگویی خدمت شما دوست گرامی وداد عزیز امیدوارم که هرچه زودتر حالا عمومی مادرگرمیتان رو به بهبودی کامل بگذارد وخدواند سایه این عزیزان را همیشه بالای سر ما حفظ کند .چون از دست دادن عزیز سخت هست حالا آن عزیز از والدین هم باشد که دیگر قابل جبران نیست بهرحال ورودشمارا به جمع دوستانتان خوش آمد میگوییم

angel-020.gifangel-018.gifangel-040.gifangel-054.gif

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 11 تیر 1392   9:49:12 AM

angel-013.giffantastic-gifs-179.gif

http://antiboy.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 11 تیر 1392   12:28:23 AM

http://dl.baran2pic.com/love-pic/baran2pi.com%20(1).jpg

http://antiboy.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 10 تیر 1392   11:59:58 PM

عرض سلام برهمه  مخاطبان  عزیز وعرض ادب واحترام  خدمت خواهرای گلم معصومه وپریسای نازنین.وبرادرای گرامی محمد.عباس.یوسف وآزاد از حضور گرمتان بی نهایت سپاسگزارم  وخصوصا تشکر ویژه خدمت پریسای  عزیز ودوست داشتنی  که درزمان غیبت بنده وبلاگ رو اداره کردند .پریساجان !بخدا راضی به این همه زحمت  نبودم  من فقط  برای احتیاط رمز رو دادم  که اگر مشکلی پیش اومد رمز رو داشته باشید وخیالم راحت باشه ولی خوب شما محبت دارید و همیشه بتده رو شرمنده می کنید حتی به جای من در وبلاگ دوستان نظر گذاشتید وتشکر کردیدمن نمی دونم چه جوری بایدجبران کنم  فقط  می تونم بگم  واقعا مرسی دست گلت درد نکنه یک دنیاممنون/اینم عرض کنم خدمت دوستانی که علت غیبت من رو می دونستن چون در وبلاگ ایمان زاپاتا بهش اشاره کرده بودم  من مادرم بیماربودوباید عمل می شد هفته ی پیش که شکر خدابا موفقیت  انجام شد والان حالشون خوبه به لطف خداودعای خیرهمگی هرچند مداواشون ادامه داره .ازخداوند منان سلامتی  وطول عمر روبرای همه ی مادران وپدران عزیز خواستارم چون مادروپدرنعمت هایی هستند که  تو دنیا هیچ  جایگزینی براشون  وجود نداره وباید قدرشون رو دونست قبل ازینکه دیربشه

http://azad2011.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 7 تیر 1392   6:53:41 PM

 

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 7 تیر 1392   1:23:11 AM

Lonely without you - thinking, girl, rock, sadness, lonely girl, sufering, lonely, sad girl, pain, night, missing

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 7 تیر 1392   1:21:59 AM

Sīren - blue, siren, sea, deep

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 7 تیر 1392   1:20:30 AM

JOURNEY TOWARD FREEDOM - man, loneliness, silhouette, one, freedom

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 7 تیر 1392   1:20:02 AM

CLOSE TO HEAVEN - forest, girl, deer, beautiful, sitting

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 4 تیر 1392   12:13:02 AM

Но серьёзно твоё колдовство!СКУЧАЮ... НЕ ВСЕГДА СУДЬБА КАК СКАЗ...

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 4 تیر 1392   12:10:52 AM

Копилка СЕРДЕЦ....;)

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 4 تیر 1392   12:09:17 AM

В страну МОЕЙ ДУШИ -НЕЛЬЗЯ без ВИЗ....

http://parisamotahari.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 4 تیر 1392   12:07:17 AM

بعضی از آدمها پر از مفهوم هستند
پر از حس های خوبند
پر از حرفهای نگفته اند
چه هستند، هستند
و چه نیستند، هستند
یادشان
خاطرشان
حس های خوبشان
آدمها
بعضی هایشان
سکوتشان هم پر از حرف هست
پر از مرحم به هر زخم است

Доброе утро страна

http://aabbbbaass.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 3 تیر 1392   9:55:22 PM

سلام آنتی جان خوش امدی راجب مادرت شنیدم خیلی ناراحت شدم امیدوارم که هر چه زودتر بهتر بشه وشما هم از نگرانی در بیاید. واگر هم از دست ما کاری بر میاد بگید درخدمت هستیم  .عکسها ومتن هایتان بسیار جالب هستند عید راهم به شما تبریک میگم   

http://antiboy.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 3 تیر 1392   4:32:58 PM

 

دلم تنگ است

دلم از هجر مولا بد شکستست

چرا اینهمه آه و صدایم

به صدایش نرسیدست؟

نکند بار گناهم به قدریست

که نمیبینم که هنوزم که هنوز است

مولای من منتظرم هست

نکند کوله ی راهم هیچ ندارد

که کند همرهیم تا که رسم وادی معشوق؟

چرا تا به الآن مانده ام اینجا ... ؟

سوالیست که با ذهن پر از خستگی ام سر جنگ دارد

بگوی مولا

بگو تا کی در این زندان غم باشم هراسان؟

و چرا هیچ کسی نیست در این غم متامل؟!

و چرا هیچ کسی منتظر یار ننشستست؟

و چرا اینهمه عهد شکستیم؟

و چرا اینهمه مشتاق وصال و بابای زمانم نیامد؟؟؟؟؟

و چراهای فراوان دگر ...

من هنوز میمانم

اشک هایم جاده های انتظارش را آب پاشی میکند

تا که چون آید او

خاک آن جاده ی پرگنه ام

مایه ی رنج عزیزم نشود

و هنوز منتظریم ...

http://antiboy.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 3 تیر 1392   4:31:33 PM

بنام آنکه میسازد دلم را هوایی

که نویسم یک تغزل گوشه ی دفتر مشقم

که بدانم که نباید فراموش کنم مشق شبم را

مشق ما این است:

     عشق یعنی انتظار و چشم به راه

     در انتظار یار باشی تو امیدوار

کتاب اولی ها هنوزم غلط هست

باید اینطور نوشت:بابا خواهد آمد

با کوله باری از عدالت ،از حمایت ، از صداقت

بابا کجایی ؟ بیا . آمدنت دیر شده است

مولای من

در این دنیای وانفسای بی احساس

عشق معنای دیگر دارد

زندگی را به سر کرده ایم اما ...

 

نمیدانم خدایا

نمیدانم در این دنیای نازیبا

من کدامین خطا مرتکبش گردیدم

که چنین زندگی پر غم و نامرد شده ست همره من!

دلم میشکند

آخر دل من سنگ نباشد که چنین ضربه خورَد

ولی میدانم خدایا

که زیبای دل منتظران مولا

به خونیست که در دوری آن عشق مجسم خورده شود

آری ...

همین است عشق ...

و هنوز منتظریم ...

http://antiboy.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 3 تیر 1392   11:58:49 AM